جدول جو
جدول جو

معنی دب اصغر - جستجوی لغت در جدول جو

دب اصغر
در علم نجوم یکی از صورت های فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال که هفت ستارۀ روشن آن دیده می شود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جدی قرار دارد، خرس کوچک، هفت خوٰاهران خرد، هفت برادران خرد، هفت برارو خرد، هفت اورنگ کهین، بنات النّعش صغریٰ، بنات النّعش صغرا
تصویری از دب اصغر
تصویر دب اصغر
فرهنگ فارسی عمید
دب اصغر
خرس کوچک (نام یک صورت فلکی)
تصویری از دب اصغر
تصویر دب اصغر
فرهنگ لغت هوشیار
دب اصغر((دُ بِ اَ غَ))
خرس کوچک، یکی از صورت های فلکی دور قطبی. ستاره قطبی در انتهای دم آن است که به آن بنات النعش صغری، هفت اورنگ کهین، هفت برادران هم گویند
تصویری از دب اصغر
تصویر دب اصغر
فرهنگ فارسی معین
دب اصغر
خرس کوچک
تصویری از دب اصغر
تصویر دب اصغر
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دب اکبر
تصویر دب اکبر
در علم نجوم یکی از صورت های فلکی شمالی مرکب از چندین ستاره در سمت قطب شمال نزدیک دب اصغر که هفت ستارۀ روشن آن دیده می شود و در دنبالۀ آن ستارۀ قطبی یا جدی قرار دارد، خرس بزرگ، هفت خوٰاهران بزرگ، هفت برادران بزرگ، هفت برارو بزرگ، هفت اورنگ مهین، بنات النّعش کبریٰ، بنات النّعش کبرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلب اصغر
تصویر کلب اصغر
در علم نجوم از صورت های فلکی واقع در نیمکرۀ شمالی، کلب مقدم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حج اصغر
تصویر حج اصغر
حج عمره، زیرا اعمال آن نسبت به حج اکبر ناقص است
فرهنگ فارسی عمید
(کَ بِ اَ غَ)
صورتی از صورتهای فلکی که آن را بر مثال سگی کوچک تر از کلب اکبر توهم کنند و کواکب آن هفت (یا چهارده) است و یکی از آنها شعرای شامی یا غمیصا است که کوکبی روشن از قدر اول است. یکی از صور جنوبی فلک که بصورت سگی جهنده تخیل شده مرکب از سی و یک ستاره است، از قدر اول که شعرای یمانی نام دارد و نام دیگر صورت کلب الجبار است (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). و رجوع به گاهنامه و ثوابت و صور فلکی و بنات النعش و شعرای شامی در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(دِهْ اَ غَ)
دهی است از دهستان سربند بالا بخش سربند شهرستان اراک. واقع در 24هزارگزی جنوب باختری آستانه. دارای 591 تن سکنه است. آب آن از قنات و رودخانه محلی و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(بِ اَ غَ)
شعبه ای از رود زاب است. حمداﷲ مستوفی آرد: از سامره تا کرخ دو فرسنگ، از او تا جبلتا هفت فرسنگ، از او تا سودقانیه پنج فرسنگ. از او تا بارما پنج فرسنگ، از او تا پلی که زاب اصغر آنجا به دجله میریزد پنج فرسنگ، از او تا حدیثه دوازده فرسنگ. (نزهه القلوب ج 3 ص 172). و رجوع بتاریخ کرد رشید یاسمی ص 49 شود. رودی است که از فرات سرچشمه گیرد و نزدیک بواسط (شهری است بین اربل و دقوقا) در دجله میریزد. (نخبه الدهر دمشقی ص 97)
لغت نامه دهخدا
(حَدْ دِ اَ غَ)
رجوع به حد به معنی تعریف و نیز رجوع به قیاس شود
لغت نامه دهخدا
(حَجْ جِ اَ غَ)
عمره. (مهذب الاسماء) (کشاف اصطلاحات الفنون). رجوع به حج شود
لغت نامه دهخدا
(تُبْ بَ عِ اَ غَ)
تبع الاصغر. میرخواند آرد: تبع الاصغر حسان بن تبعالاوسط، آخرین تبابعۀ یمن است چه بعد از وی اختلال به احوال آن مملکت راه یافته هیچیک از ملوک آن ملک را تبع نگفتند... و بروایت ابوالفتح ناصرالدین محمد الخضیبی صاحب معارف و محمد بن جریر طبری تبع الاصغر در زمان سلطنت خود بمکۀ مبارکه رسیده... تا در خانه کعبه... اثواب نفیسه پوشانید. اما روایت اکثر اهل سیر در این باب آن است که تبعی که این سعادت او را مساعدت نموده موسوم به حمیربن وردع بود و ایضاً آنچه در معارف و تاریخ طبری در شرح قصۀ مذکوره مسطور گشته با آنچه در درج الدرر و اکثر کتب سیر مشروح شده بحسب ظاهر مخالف مینماید. (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 266). حمدالله مستوفی آرد: تبع پادشاه یمن بود از حمیریان، در زمان بهرام گور قوم یمن بت پرست بودند و در آن ولایت غاری بود، آتشی از آنجا بیرون آمدی، راستگوی را ضررنرسانیدی اما کذاب را بسوختی، تبع بمدینه آمد و بجنگ مشغول شد علماء یهود او را گفتند این شهر هجرت گاه پیغمبری خواهد بود که از مکه بیرون آید، تبع بخدای تعالی ایمان آورد و برفت و خانه کعبه را زیارت کرد و جامه پوشانید. پیش ازو کس در خانه کعبه جامه نپوشانیده بود. قوم او از یمن بر او بیرون آمدند و با او جنگ خواستند کردن، او با ایشان شرط کرد که بدر آتش غار روند و هر دو دین بر آتش عرض کنند تا هر قوم که گمراه باشند بسوزند بدین شرط به در غار رفتند آتشی بیرون آمد و بت پرستان را بسوخت تبع و قوم تبع را (؟) ضرری نرسید. (تاریخ گزیده چ برون صص 79- 80). رجوع به ناسخ التواریخ چ قم (حضرت عیسی) ص 116 و مجمل التواریخ و القصص چ بهار صص 166- 167 و تاریخ یعقوبی چ نجف ص 160- 161 و تبع، حارث بن قیس... و تبع الاقرن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بد اغر
تصویر بد اغر
نامبارک شوم بدشگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دب اکبر
تصویر دب اکبر
خرس بزرگ (نام یک صورت فلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حج اصغر
تصویر حج اصغر
هنج کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دب اکبر
تصویر دب اکبر
((دُ بِّ اَ بَ))
خرس بزرگ، یکی از صور فلکی دور قطبی، بنات النعش کبری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلب اصغر
تصویر کلب اصغر
((~. اَ غَ))
سگ کوچک، یکی از صورت های فلکی جنوبی است که به شکل سگ کوچکی فرض شده است و ستاره معروف آن شعرای شامی یا غمیصاء می باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دب اکبر
تصویر دب اکبر
خرس بزرگ
فرهنگ واژه فارسی سره